حداقل بگیران در شوک یک خبر/با با حقوق ۳۷ ماه «خودروی لاکچری» ایرانی بخرید!
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۷۷۷۵۱۷
ماههای پایانی سال گذشته، با انتشار اخبار مثبت از مذاکرات همراه شده بود و دستیابی به توافق بسیار محتمل به نظر میرسید و منجر به کاهش نسبی نرخ ارز در بازار آزاد شده بود. در همین فضا بود که بسیاری از بازارها از جمله بازار خودرو به امید کاهش قیمتها به رکود سنگین فرو رفته بود؛ به گونهای که فعالان بازار خودرو اذعان می کردند که خرید و فروش خودرو در آن بازه زمانی عملاً به صفر رسیده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما در سال جدید آن فضای مثبت به ناگهان تغییر کرد؛ حالا بیش از آنکه اخبار مثبت از آینده توافق هسته ای مخابره شود، خبرهایی مبنی بر اختلافهای اساسی میان ایران و آمریکا به گوش میرسد. همین موضوع منجر شده که دلار پس از ماه ها دوباره به کانال ۲۸ هزار تومان صعود کند. آخرین قیمت دلار در سال گذشته برابر با ۲۶ هزار و ۲۸۰ تومان بود که طی سه هفته گذشته در سال ۱۴۰۱ با افزایش حدود دو هزار تومانی به ۲۸ هزار و ۳۰۰ تومان رسیدهاست.
تحت تاثیر این شرایط، بازار خودرو در سال جدید با افزایش قیمت همراه بود؛ بر اساس معاملات انجام شده قیمت پژو پارس LX که سال گذشته را با قیمت ۳۳۰ میلیون تومان به پایان رسانده بود، حالا با قیمت ۳۴۳ میلیون تومانی معامله میشود. مدل ۱۴۰۱ این خودرو نیز با قیمتی معادل ۳۶۰ میلیون تومان معامله میشود. ۲۰۶ تیپ ۲ نیز از ابتدای سال با افزایش قیمت ۱۳ میلیون تومانی همراه بوده است. این خودرو در مدل ۱۴۰۰ با قیمت ۲۷۵ و در مدل ۱۴۰۱ با قیمت ۲۸۵ معامله میشود. قیمت تیبا ۲ نیز در این مدت با ۸ میلیون تومان افزایش به ۱۹۰ میلیون تومان رسیدهاست.
اما شاید رسیدن قیمت پراید به ۱۹۱ میلیون تومان، پرحاشیه ترین خبر این روزهای بازار خودرو بوده است که واکنشهای بسیاری را میان مردم به همرا داشت و بسیاری افراد از کلید واژههایی همچون «خودروی لاکچری» برای این خودرو استفاده کردهاند.
به بهانه فتح قله ۱۹۰ میلیونی قیمت پراید این موضوع را بررسی میکنیم یک فرد که حداقل حقوق را دریافت میکند باید چه مدت پس انداز کند تا بتواند این خودروی پایین رده را بخرد. حداقل حقوق امسال حدود چهار میلیون و ۱۸۰ هزار تومان تعیین شده که با در نظر گرفتن حق مسکن و حق خواربار این رقم به حدود پنج میلیون و ۶۸۰ هزار تومان می رسد. به بیان دیگر، قیمت یک خودروی پراید صفر کیلومتر در فروردین ماه امسال معادل ۳۴ ماه حقوق فردی است که حداقل حقوق را دریافت می کند.
نگاهی به ده سال گذشته نشان میدهد که سال ۱۳۹۱ شرایط از این روزها بدتر هم بوده است. در فرودین سال ۱۳۹۱ قمیت پراید برابر با حدود ۱۶ میلیون تومان بود. در آن سال حداقل دریافتی مصوب وزارت کار با در نظر گرفتن حق خواربار و مسکن به حدود ۴۳۴ هزار تومان می رسید.
این یعنی در آن زمان قیمت پراید برابر با حقوق ۳۷ ماه حداقل بگیران بود. نمودار زیر نمودار نشان می دهد که حداقل بگیران در فروردین ماه یک دهه گذشته باید چند ماه حقوق خود را پس انداز میکردند تا توانایی خرید پراید را بدست میآوردند:/اقتصادآنلاین
همانگونه که مشخص است سالهای ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ طی یک دهه گذشته قدرت خرید خودرو بیشترین میزان بودهاست و در آن سالها قیمت پراید معادل ۲۰ ماه حقوق حداقل بگیران بود.
منبع: فردا
کلیدواژه: قیمت پراید قیمت پراید امروز میلیون تومان حداقل بگیران بازار خودرو هزار تومان قیمت پراید سال گذشته
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۷۷۷۵۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عشق ماشین این آدم ها را «ولت پارک» کرد | لذت چند دقیقه رانندگی پشت فرمان ماشین های لاکچری
همشهری آنلاین- رابعه تیموری: همین عشق ماشین بودن گرفتارش کرده و باعث شده لباس کارکنان واحد تشریفات هتلی پرآوازه را به تن کند تا هر روز دقایقی کوتاه پشت فرمان خودروهای لاکچری و مدل بالای میهمانان هتل بنشیند. پژمان «ولت پارک» است، اما حقوق و مزایایش آنقدری نیست که بتواند گاهی برای آریون خان ریختوپاش کند و با پوشاندن رخت و لباس پلوخوری بر تن خودروی قدیمی اش لذت نشستن در اتاقک خودرویی شبیه تویوتا آریون را تجربه کند:
میز ارائه خدمات «ولت پارک» مقابل در لابی هتل قرارگرفته و پژمان و مصطفی آماده و شق و رق کنار میز ایستادهاند تا اگر میهمانی برای پارک کردن یا بیرون آوردن خودروی خود از پارکینگ به کمک آنها نیاز داشت، معطل نشود. کت و شلوار سورمهای رنگی که به تن دارند و لباس فرم آنها به شمار میآید نو و آب نخورده به نظر میرسد و قد و بالای متناسب و هماندازه آنها نشان میدهد اگر چند پره گوشت اضافه روی استخوانشان بنشیند یا روزگار زود و پیش از موعد معمول قامتشان را بخماند، دیگر این رخت و لباس به تن آنها برازنده نخواهد بود. میهمان عربزبانی که تازه از راه رسیده راننده ندارد و در حال پیاده شدن از خودروی پورشه فسفری رنگش، سوییچ خودرو را به طرف مستخدمی میگیرد که به استقبال او آمده است. وظایف و نوبت ولت پارکها مشخص است و پژمان باید خودروی خوش بروروی میهمان عمانی را به پارکینگ گل و گشاد و جادار هتل که پشت ساختمان اصلی آن قرار دارد برساند. پژمان عاشق تویوتا آریون است، ولی انگار از نشستن پشت رل این خودروی «فول آپشن» که فرمان و چهار چرخ گرانقیمتش سربه راهتر و فرمانپذیرتر از دم و دستگاه آریون خان میچرخند، بدش نیامده است. پورشه سواری پژمان چندان طولانی نیست و وقتی آن را توی ردیف اول پارکینگ هتل و کنار یک لکسوس ملوس سفیدرنگ پارک میکند و پشت رل آن با تلفن همراه آیفون دست دومش چند عکس سلفی میگیرد، دوباره به میز ولت پارک برمی گردد.
کریخوانی برای پورشه سواران
چند سالی است که پژمان در مسابقات رالی شرکت نمیکند، اما تا ٤ سال پیش که درس خواندن و دانشگاه رفتن تنها مشغله اش بود، وقت آزادش به کورس گذاشتن با همسالانش میگذشت و در رالی هم با همان خودروهای کارکرده مدل پایین اش روی بسیاری از حریفان نام و نشاندار خود را کمکرده است. در آن سالها عشق پژمان این بود که خودروهای زار و نزار کارکرده ارزانقیمت را بخرد، رینگ اسپرت زیر چهار چرخشان بیندازد، بوق و موتورشان را خوش صدا کند و با کشیدن روکشهای چرمی خوشرنگ روی سردنده و دستگیره و داشبوردشان از آنها عروسکی دلربا بسازد که بعد از یک بار هنرنمایی در پیست اتومبیلرانی، مشتریان عشق ماشین برایشان سر و دست میشکستند، اما از ٤ سال پیش که لباس ولت پارکها را به تن کرده دیگر از نشستن پشت فرمان خودروهای معمولی و تازاندن آنها چندان لذت نمیبرد. البته حساب آریون خان از بقیه خودروها سوا است و او به پشتگرمی خوش مرکب بودن آریون خان میتواند برای پورشه سواران هم کری بخواند!
شوماخربازی ممنوع
یکی از حریفان سرسخت پژمان که حالا همکار او است، باعث شده پژمان از بخش خدمات ولت پارک هتل سردرآورد. پژمان میگوید: «من در این مدت همه ماشینهایی را که قبلا فقط تصویر آنها را دیده بودم سوار شدم. اوایل برایم هیجان بیشتری داشت، ولی باز هم از کارم لذت میبرم و از نشستن پشت فرمان خودروهای روز دنیا هیجانزده میشوم.» گاهی که میهمانان هتل از ولت پارکها میخواهند خودروی آنها را بنزین بزنند، ازآن جا که ردیابهای GPS این خودروهای گرانقیمت همیشه خوب عمل میکنند پژمان نمیتواند با خودروهای امانتی هتل شوماخربازی کند، ولی اگر در این مسیر هم بر اثر بیاحتیاطی او خودروی میهمانان آسیب ببیند، شاید مجبور شود چندین ماه برای پرداخت خسارت صاحب خودرو بدون دریافت حقوق کار کند. پژمان در رشته مهندسی مکانیک تحصیل کرده و از عیب و ایرادهای خودرو خوب سردر میآورد، اما در این شغل تخصص اش بهکارش نمیآید. آشنا بودن با زبان انگلیسی از شرایط استخدام ولت پارکها است، ولی پژمان ترجیح میدهد دیگران او و همکارانش را با همان عنوان پرطمطراق ولت پارک بشناسند و اصطلاح «مستخدم پارکینگ» را که معادل فارسی عبارت Valet parking است، دوست ندارد.
شغلی اطوکشیدهمصطفی بعد از پایان دوران دبیرستان تحصیلاتش را ادامه نداده و وقتی در هتل بینالمللی دیگری پیشخدمت بوده، زبان انگلیسی را دست و پاشکسته یاد گرفته است. دست و فرمان مصطفی هم خوب است، اما به قول خودش هیچوقت جنون سرعت نداشته و قانونمند رانندگی میکند. او وقتی آوازه استخدام ولت پارک در چند هتل شمال شهر را شنیده، به فکر آزمودن شانس و اقبالش افتاده تا شاید بتواند شغلی اطوکشیدهتر از پیشخدمتی هتل پیدا کند. حتی مدتی هم حسابی به خورد و خوراکش رسیده و ورزش کرده تا قد کشیده و هیکل قلمی اش دیلاق به نظر نرسد و یونیفورم ولت پارکها برازنده تنش باشد.
پراید مدل نود و هفت مصطفی که دو سال پیش خریده، به خرج افتاده و هر روز تا او را به هتل میرساند، ده بار سروصدای آه و ناله دم و دستگاهش در میآید، البته مسیرش هم کوتاه نیست و گذراندن چندین تونل و بزرگراه و کمربندی شلوغ و پرترافیک که منزل او در ته تهران را به سر تهران و محل کارش وصل میکند، چندان آسان نیست. مصطفی در نیمی از ماه که در شیفت شب بخش ولت پارک کار میکند، وسط خمیازههای شامگاهی و صبحگاهی شهر در رفتوآمد است و ماشین خسته اش چندان آزار نمیبیند.
فقط ٢٦ سال از عمر مصطفی گذشته، ولی آرزوهایش پختهتر از سنش هستند و بر خلاف پژمان و بسیاری از همکارانش بیش از آن که خواب خرید خودروهای فراری و گوردون موری را ببیند، به فکر دست و پا کردن شغلی است که اگر در سنین میانسالی قد و قامتش به رعنایی امروزش نبود دلهره از دست دادن کارش را نداشته باشد. انعام دلاری که بعضی از مشتریان دست و دلباز به ولت پارکها میدهند، پایین بودن حقوق آنها را جبران میکند، اما مسئول بخش انعام گرفتن را برای رانندهها قدغن کرده است.